سلامت روان
اضطراب ۱۴۰۳ اردیبهشت ۱۸ درک اضطراب
به نظر میرسد که اضطراب به یک قسمت از دنیای مدرن تبدیل شده است. اما مهم است که از خود بپرسیم که آیا این حد از استرس طبیعی است یا خیر. تجربه مکرر و هر روزی اضطراب و علائم مرتبط با آن طبیعی نیست. در واقع، این انحراف از طبیعت انسان است. باید ازخود بپرسیم که چطور به اینجا رسیدهایم.
اضطراب به هر حال احساس پیچیدهای است؛ شاید بهترین توصیف برای آن احساس نگرانی، عصبانیت یا عدم راحتی دربارهی یک رویداد آینده یانتیجهای نامعلوم باشد. اضطراب و استرس تأثیرات فیزیولوژیکی روی بدن دارند مانند افزایش ضربان قلب، عرق کردن و تنش عضلانی، همچنین علائم روانی مانند تفکرهای پرشتاب و دشواری در تمرکز. اضطراب میتواند از خفیف تا شدید باشد و اگر شدید و بدون درمان بماند، میتواند با کارکردروزانهی فرد مداخله کند
Photo by Suzy Hazelwood: https://www.pexels.com/photo/white-and-brown-wooden-tiles-3656855/
سالها پیش، در دوران دانشگاهی ام، ازاضطراب به دلیل آزمونهای چالشبرانگیزی که در پیش بودند، رنج میبردم. آن روزها بهترین روزهای زندگی من نبودند، و آن احساسات نیز آسان نبودند. نمیخواستم به خودم اعتراف کنم که یک جوانی با اعتماد به نفس پایینی هستم و اضطراب شدیدی راتجربه میکنم. توصیف آن احساسات راحت نیست. دشواری با احساساتی داشتم که هنگام پیشبینی یک امتحان، یک نمره بد و غیره پیش میآمدند. صبر برای دیدن اینکه چه سوالاتی در آزمون میآید و اینکه آیا در امتحانم موفق می شوم یا خیر، دشوار بود. میلیونها فکر و سؤال هر دقیقه ذهن من را فرا میگرفتند. به عنوان مثال، اگر آزمون را پاس نکنم، چه اتفاقی میافتد؟ بعداً چه کاری انجام خواهم داد؟ آیا میتوانم ترم خود را به موقع پایان دهم یا نه؟ من خیلی از مسیرهایی که زندگی من می توانست به آن سو پیش برود را پیشبینی میکردم, مثل فیلم های اکشن سینمایی. بعضی اوقات احساسات بسیار شدید میشدند، شاید آن زمان میتوانستم آن را “اضطراب” شدید توصیف کنم. به طور شخصی، از این اصطلاح خوشم نمیآید زیرا بار منفی دارد و همچنین بیش از حد استفاده میشود.
ختلال استرس حاد در عرض یک ماه پس از یک تجربه بسیار آسیب زا، مانند آنهایی که باعث پی تی اس دی می شوند، ایجا می شود برای تشخیص اختلال استرس حاد، یک فرد باید حداقل سه علامت تجزیه کننده را در طول یا بعد از تجربه آسیب زا نشان دهد، از جمله احساس ذهنی بیحسی، جداشدگی یا عدم پاسخ عاطفی. کاهش آگاهی از اطراف؛ غیرواقعی سازی (ادراکی از غیرواقعی بودن در رابطه با محیط)؛ یا فراموشی تجزیه ای (از دست دادن حافظه) بر اساس شبکه کانادایی برای درمان خلق و خو و اضطراب (2013) همانطور که در پرستاری بهداشت روانی روانپزشکی کانادا ذکر شده است. طبق گفته پرستاری
روانپزشکی کانادا، اختلال استرس حاد معمولا در عرض چهار هفته برطرف می شود
شکی نیست که عوامل بیولوژیکی برخی افراد را مستعد اضطراب پاتولوژیک (مانند فوبیا و حملات پانیک) می کند. با این حال، رویدادهای آسیب زای زندگی، متغیرهای روانی و عوامل اجتماعی، همگی از علل مهم اضطراب هستند
اضطراب می تواند فلج کننده باشد، بنابراین حمایت از یکدیگر مهم است. گاهی اوقات انسان فقط به شنیده شدن نیاز دارد. دلسوز بودن و قضاوت نکردن و سرزنش نکردن کسانی که چنین احساساتی راتجربه می کنند مهم است تا همه ما بتوانیم بدون انگ انگاشتن، در مورد سلامت روان صحبت کنیم.
Photo by Andrea Piacquadio from Pexels: https://www.pexels.com/photo/woman-in-white-shirt-showing-frustration-3807738/
راه حل هایی برای یک ذهن آرام
به نظر من، به صورت روزانه، مهم است که نسبت به اضطراب و تأثیر منفی آن بر سلامت کلی ما فعال و خودآگاه باشیم. پیشگیری بسیار ساده تر از درمان است. ذهن آگاهی و اتصال مجدد فکر، بدن، روح و همچنین هماهنگی با طبیعت راه های خوبی برای کاهش اظطراب است
با پیشرفت فناوری ها، ما میتوانیم بیش از هر زمان دیگری با یکدیگر ارتباط برقرار کنیم. برای انجام این کار، باید نیروی درونی خود رابکار بگیریم و با فاصله گرفتن از وقایع و شرایط منفی مانند،دنبال کردن اخبار، نیروی درورونی خود را مثبت نگه داشته و از سلامت روان خود محافظت کنیم. زیرا آنها در طول روز تنها تمرکزشان حوادث منفى است
صرف نظر از اینکه چقدر تمام دنیا می خواهند روز به روز از جنگ ها و درگیری های پایان ناپذیر، اعتراضات و غیره صحبت کنند، به نظر می رسد که هدف حل آن مشکلات نیست، بلکه فقط صحبت در مورد آنها است. می توان گفت این وقایع تلخ که برای گروهی از انسانها می افتند برای دولتمردان وزنان جنبه تفریحی دارد. اتصال به چنین کانالهایی نه تنها وقت ما را ضایع میکند، و اجازه نمی دهد توجه کافی را روی مسائلی که در زندگی ما اهمیت دارد بگزاریم ، بلکه احساسات منفی را نیز در روان ما تقویت میکند
به همین دلیل مهم است که چگونه وقت خود را صرف کنیم. غذای مورد علاقه خود را پختن، به آهنگ مورد علاقه خود گوش دادن، کمی پیاده روی کردن، به یک دوست یا یکی از اعضای خانواده تماس گرفتن و غیره میتواند باعث شکل گرفتن احساسات مثبت در روان ما میشوند. باید احساسات خوب را از خود دریغ نکنیم
اگر می خواهیم زندگی پر از عشق و احساس تجربه کنیم راز همچین زندگیی این است که باید منبع نورو مثبت اندیشی برای دیگران باشیم. در ابراز عشق ومحبت خود به دیگران باید سخاوتمندانه بود زیرا یک حس خوب همیشه همراه است با یک حس خوب دیگر و خداوند سخاوتمندان را دوست دارد. پذیرفتن دیگران همانگونه که هستند مهم است تا هیچ کس در حضور ما احساس خطر نکند. دادن حس خوب به دیگران مهم است زیرا احساس امنیت، احساس آرامش وآسایش را برای جهان به ارمغان می آورد. ما می توانیم با شروع از خودمان این دنیا را به مکانی زیباتر تبدیل کنیم.اگر چیزی را در دنیا دوست نداریم باید اول به خود بنگریم و ببینیم چگونه میتوانم تغییر را از درون خود شروع کنم. اگر فقط بتوانیم طرز فکر و دیدگاه خود را تغییر دهیم و با یکدیگر مهربان تر باشیم،آن وقت است که می توانیم انتظار حوادث و وقایع خوب را در جهان را داشته باشیم